• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : شهر الله
  • نظرات : 2 خصوصي ، 44 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    با نت زغالي اومدم.

    يني فك كنم دكمه ارسالو كه فشار بدم مدتها طول بكشه تا ارسال كنه.

    زنگ زدم خونتون و اصن بابات با يه وعضي جواب دادن.

    عذاب وجدان گرفتم داغون.

    الان توهم زدم كه اين دفعه تو و يكي ديگه تنهايي رفتين مهموني.

    خونه كي بودي؟!

    چهارشنبه يادت نره برام كادومو بياري.

    فردا امتحان فيزيك داريم. يني به نقطه ي فيزيك هم نيگا نكردم...

    چقدر من تو اين تابستون مفيد بودم...

    امروزم كه نرفتم... تو هم كه عاشق اون آدم سر شلووووغ...

    شولوغ بودا...به معناي واقعي شووولوووغ!!

    دعا كن كارام تموم شه فردا بعد يه هفته برم مدرسه!!

    آآآآآآآآآآآآخ... الان تلفن خونم افتاده پايين...

    غش

    ضعف

    اوخ

    خدا يه تيليف جون من!

    :دي

    پاسخ

    آقا از صبح نديدي دارم اس ام اسي حرف ميزنم؟ يعني خونه مامان بزرگمم ديگه! وگرنه مطلعي که من از اس ام اس بيزارم... صبح هم رفته بودم مدرسه... برگه ي تغيير رشته بگيرم گفتم اگه هستي بيام پيشت... نگران نباش خودم ميام و کادوت... تو هم اگر برات مقدوره کادوي متي رو يادت نره.... خشک و خالي حيفه... آخي ياد کادوي سعيده افتادم... دلم براش تنگ شده...:-(