• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : آسمان...
  • نظرات : 7 خصوصي ، 40 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    آره بابا هدي تو که بيدار بودي ...

    خب البته بايد اعتراف کنم من نفهميدم آپ کردي ....

    الانم دارم مي رم بخونم ....

    پس فولي..... تو در برابر اون دختره که مثل خاله معين مي موند مي شي فلفل

    اوخي

    تازشم بد نيست که

    بده يعني ؟ من که احساس بدي ندارم

    خب شايد چون تو عادت نداري از پايين به بالا نگاه کني

    هميشه از بالا به پايين نگاه کردي

    اذيت شدي

    وگرنه بد هم نيست رفيق جان

    فولي تو الان بيدار هم باشي براي من کافيه

    باور کن

    خب آخه مزش اينه که من به تو نگم کي هستم

    تو هم به من نگي کي بيداري و هستي

    ييهويي

    بخوريم به هم

    اين طري بيشتر کيف نمي ده دوست جان ؟

    پاسخ

    سلام شارفلي نه در حد فلفل هم نمي شم! چون اگه من بخوام در برابر اون فلفل باشم اون بيچاره بايد غول باشه! :دي من الاني هم كه تاريخ نظر تو نشون ميده بيدار نبودم.... شايدم بودم و داشتم يادداشت روزانه مي نوشتم.... حالا يه روزي يهويي با هم برخورد مي كنيم! ولي من نمي فهمم چرا همه ي شما ها شبكار شدين؟