فلفل بيدارو! آخه من از كجا خبر داشته باشم كه تو بيداري دختر؟ كه بيام اينجا باهات صحبت كنم؟ يه روز بيا بگو فولي جان فلان روز كله سحر منتظرتم! آقا من چاكرتم هستم... اين قدر اينجا منتظر مي شينم تا تار عنكبوت ببندم!خوبم بيدار نيستم ولي! هي فلفل چي بگم؟ هيچ اتفاق جالب توجهي نيفتاده كه بگم! چهاشنبه رفتم مدرسه ي جديد! يه دختره اونجا بود كه عبدو مي گفت شبيه توئه! ولي اصلا شبيه تو نبود! چون تو ريزه ميزه و كوچولويي ولي اون ريزه ميزه و كوچولو نبود... ولي عبدو مي گفت اخلاقش شبيه توئه... قسمت نشد باهاش حرف بزنم... ببينم شبيهت هست يا نه! وااااااااااااي شارفلي از اون بدتر! يه دختره هست قدش از من بلند تره! وقتي اومد تو كلاس من يه لحظه فكر كردم شايد اين خاله معينشونه! ولي وقتي ديدم كسي كه داشت منو با بقيه معرفي كرد يهو پريد جلوشو و كلي جيغ و ويغ كنان بدون فعل جمع صحبت كرد! همون جا بود كه من فهميدم دختره خاله معينشون نيست! چون اگر براي خاله معين فعل جمع به كار نبري كتكت مي زنه! فلفل باورت ميشه همكلاسي قد بلند تر يعني چي؟ يعني تو دنيا رو از پايين نگاه كني! :((( من هيچ وقت اين رو تجربه نكردم! از اون بدتر مي دوني چي بود؟ اينكه وقتي داشتم از پله ها مي رفتم پايين هر چي منتظر موندم هيچكي از تو كلاس نيومد پيشم تا با هم بريم پايين! اينم عجيبه! نيست؟ اگر سوم ب بوديما... يه جمعيت با هم مي رفتيم از پله ها پايين... خب اينا رو ول كن.. خودت چطوري؟ هنوز بيداري؟