=))
واي کلاس پروژه!!! ب هر کي ک ميگم اول ساعت پروژه ي دوم راهنمايي 5 يا 7 تا دماسنج جيوه اب شکوندم،اول مکث مي کنه،بعد چپ چپ نگاه مي کنه ...،بعدشم باورش نميشه.
:(
کيه ک باور کنه ...
آه.
ما هم هر وقت داريم تو حياط راه مي ريم بعد ي کم راه رفتن مي فهميم از هم کلي دور شديم ديگه ذهن اونقدر نمي کشه ک درک کنه کي کج راه ميره !! :))
آه زندگي.
اين حکايت کوتاه شدن مانتوي تو اونجا براي من ب چشم مياد ک ب اين فکر مي کنم زهرا داره ميره دوم راهنمايي...
آه....(اين خيلي عميق بود!)