• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : زندگي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 40 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    =))

    واي کلاس پروژه!!! ب هر کي ک ميگم اول ساعت پروژه ي دوم راهنمايي 5 يا 7 تا دماسنج جيوه اب شکوندم،اول مکث مي کنه،بعد چپ چپ نگاه مي کنه ...،بعدشم باورش نميشه.

    :(

    کيه ک باور کنه ...

    آه.

    ما هم هر وقت داريم تو حياط راه مي ريم بعد ي کم راه رفتن مي فهميم از هم کلي دور شديم ديگه ذهن اونقدر نمي کشه ک درک کنه کي کج راه ميره !! :))

    آه زندگي.

    اين حکايت کوتاه شدن مانتوي تو اونجا براي من ب چشم مياد ک ب اين فکر مي کنم زهرا داره ميره دوم راهنمايي...

    آه....(اين خيلي عميق بود!)

    پاسخ

    منم براي هر كي تعريف مي كنم باور نمي كنه به نظرت چرا؟ بابا دور شدن كه خوبه! من هميشه اعتراض داشتم كه همه زيادي به من مي چسبن! :دي زهرا داره ميره دوم راهنمايي علي دو سال و نيمشه... آخ دنياي فاني... دنياي فاني...