• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : 367
  • نظرات : 3 خصوصي ، 45 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     


    اين حسين آقا -اصلا از فاميليش معلومه- گوشه گير و منزويه .
    وگرنه کرم پيله مي بافه آخرش از توش در مياد ديگه . غصه نداره که .
    ب قول تبسم : يک روز مي شکافد ، اين پيله هاي سنگي

    از زخم هاي روحم پروانه مي تراود.....

    پاسخ

    مامانم تعريف مي كردن. بچه بودن يه سري كرم داشتن كه پيله شدن. بعد يه مدت نمي دونم چي شده كرم ها مردن. پيله ها خوني شدن! هر وقت مي گن پيله ياد همونا مي افتم. شايد اين جناب منزوي هم همچين صحنه اي تو زندگيش ديده و به هيچ پيله اي اطمينان نداره. دبستان هم بوديم يه كرم ابريشم بهمون دادن كه پيله نشده مرد! من به هيچ پيله اي اعتماد ندارم!