امروز جات خالييه ...
به بچه ها نه فقط پيشنهاد که بهشون گفتيم بايد برگردن راهنمايي.. !!
جات خالي بود براي اينکه تو هم برگردي!
واي تو هم سر اين پرژه اي كه ديدي با من و متي داشت ديوانمون كردي!!
همه چي زير سر ديديه!
صداي جيغ متي تو گوشمه...
اكو داره....
جيغ... جيغ...جيغ..جيغ.جيـــــــغ!
مي فهمم !
تازه بيش از چيزي که فکر کني ....
ولي ما مي رويم ...
انقدر مي رويم و پشت سرمان را هم نگاه نميکنيم ....
که آخر دلمان از دلتنگي اندازه ي يک گنجشک شود و بترکد ...
بعد خودش جاري شود سمت راهنمايي و سادگي هايش....
ولي آدم ...
هيچي!
ما اين گونه ايم !
دلمان به پايه هاي راهنمايي گره خورده ولي ميرويم ...
مبادا چشم هايمان رازهاي نگفته را باز گويد !
بريم دوم راهنمايي!
:دي