وبلاگ :
من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
يادداشت :
براي يك هفته ي گذشته ي بدون نوشته.
نظرات :
0
خصوصي ،
16
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
پرادو سوار كوچك
من توي نمازخونه ب اين فکر کردم ک الان نشستم رو زمين بدون اينکه چيزيم بشه!يعني استخوان هاي محترم صداشون در بياد...احتمالا اونا هم حواسشون ي جا ديگه بود!!
شايد ب آ و اف.
شايد ب پتو سر کردن هاي حورا ..
شايد ب آن روان نويس هاي نارنجي توي جامدادي ک باهاشون بازي مي کردم.
شايد ب آشغال شکولاتي ک توي جيبم بودن...
شايد هم ب ناهار!
ووو....
ب مخاطب هاي خاص حسوديم ميشه!:دي
چرا برگه هاي ما رو نريختن تو سطل آشغال؟؟!!:(((
پاسخ
:((... ب و آ رو بگو.... نه ب و آ رو بگو... و افو و بابا لنگ درازو من كه خوابم مياد رو.... آه...