• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : معرفي كتاب 001 / حافظ هفت
  • نظرات : 3 خصوصي ، 26 عمومي
  • پارسي يار : 3 علاقه ، 8 نظر
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     
    آره خواري ! واقعا اين که رفتيم جنوب توي اين که بفهمم اين اطلاعات جنگي چيه تاثير داشت . اصلا وقتي اين کتاب ها رو مي خونم بيشتر مي فهممشون .حتما دوباره بخونش .
    پاسخ

    آره اين يه امر واجبه.
    به مناسبت 21 ارديبهشت مي توني قرض بدي بهم تا کتاب بخورم . البته حالا اگه اصرار کني مي تونم تا 15 خرداد هم صبر کنم ...
    پاسخ

    ببخشيد 21 ارديبهشت چه خبره؟ گر منظورت تولد منه كه بايد بگم خواهر تولدم 27 امه! افعلا رفت دست خواهرم بعدش هم گويا ميره دست داداشم. شما صبر كن تا 15 خرداد سال ديگه :دي
    چ جالب
    من الان دارم داستان سيستان رو مي خورم
    داستان سفر رهبر به سيستان...
    تموم بشه ميرم به فارس:دي
    پاسخ

    آره... مي خواستم بگم اميرخاني خوان ها بخوانند. من داستان سيستان رو نخوندم. دلم مي خواد كتاباي گمنام بخونم... :دي
    ياد اون حافظي مي افتم که هنوز دست کتابخونس و هر وقت مسئول کتاب خونه منو مي بينه مي گه خانوم مهديان حافظتون نيومده :دي
    پاسخ

    واي كوثر. حافظم... حافظ من... تو بي نظيري خواري... حالا برو حافظ هفت رو بخون. حافظ هفت رمز عمليات منافقين براي آقاي خامنه اي تو عمليات ترور ايشون بوده. واسه همين هم اسم كتاب حافظ هفته. واقعا قشنگه. خصوصا اينكه داستان سفر آقا رو تو قالب رمان گفته. يعني تو فكر نمي كني كه داري سفرنامه مي خوني. احساس مي كني داري رمان زندگي يه نويسنده معمولي رو مي خوني.
    پلي بابا نظر رو کامل خوندي ؟ ديشب خوندمش . خيلي عجيبه چون منم مي خواستم يک معرفي کتاب بذارم به هرحال دو خواهر بايد يک وجه تشابه هايي داشته باشند بعد از گذر دو سال :دي .کتاب "بابا نظر". معرکه بود .اين انسان معرکه بود .
    داشت خاطرات زماني که بابا نظر براي درمان رفته بود آلمان رو تعريف مي کرد . مي گفت بعد از وفات امام منافقين مي اومدن تو بيمارستان ها و مجروح ها رو کتک مي زندن ....! لعنت بر اين منافقين !
    پاسخ

    منافقين كه لعنت بهشون هست.(ازشون متنفرم!) بابا نظر رو منم خوندم. تابستون. ولي چيز زيادي ازش نفهميدم چون بيشترش اطلاعات جنگي بود. فكر كنم بايد يه دور ديگه برم بخونم چون بعد جنوب بيشتر مي فهمم. ولي از اين تيكه هايي كه تو ميگي قشنگ بود واقعا.
    + نيکي 
    هانيه خونده .يعني اخيرا داشت مي خوند .کلي هم باهاش حال مي کرد.
    جالبه، همه ميگن: "منم خوندم ." ولي من هميشه مي گم: هانيه خونده!
    بالاخره اين از تفاوت هاي دوتا خواهره ديگه .
    پاسخ

    خب تو هم برو بخون. قشنگه ها...!
    ميشه اين کتاب رو واسم پستش کني؟ :دي
    آخه ميخوام بخونمش.. :)
    پاسخ

    خب عزيزم مستقيم برو كتاب فروشي بخرش. يا برو سايت نشرش ببين فروش اينترنتي دارن يا نه. اونا واست پست مي كنن. نشرش سوره مهره. مال منم خواهرم داره مي بره متاسفانه. :دي
     <      1   2