• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : شيـــــــرينـ ي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 10 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    اين داستان ماندني شده....
    قشنگ نوشتي
    چون قشنگ نوشتي جايزه داري!!!

    حال کن با جايزه ات!!!
    ما الکي به کسي جايزه نمي دهيما؟!گفته باشيم!!!!
    آپم!!!آهسته آهسته بيا!!!!
    پاسخ

    اوخي... عكسشو... كوچولو چه نازه.... ممنون از جايزه... بازم بيا از اين جايزه ها بهمون بده... اينترنتم ذغاليه خودش آهسته آهسته مي يادش... لازم به آهسته اومدن نيست....


    آخي.

    دلت ي کم مهربوني مي خوااست.

    من گاهي اينقده دلم مهربوني مي خواسته و هيچي مهربوني نبوده مي خواستم برم ي گوشه بميرم بر گردم.

    هعي...

    پاسخ

    ئه... شما چرا خصوصي مهربوني مي خواي؟ خب عمومي بگو بهت مهربوني كنم.... بيا بغلم عاري كوچولو اين قده هم هعي نكش....

    چيزي نشده که....

    هيچي.

    کسي ک چيزي نمي دونه....!

    چ مهربون حرص درمياااري!:*

    پاسخ

    نه ديگه من مي دونم. چون من يه موجود فوق العاده باهوشم. ديدم نمناكي گفتم مهربون حرص بدم....


    از همان شيريني هايي ک وجودت را گرم مي کند..

    هعي.

    پاسخ

    عاري حالا چيزي نشده كه...(چيزي شده ها... اينو گفتم حرصت بدم عزيز دلم!‏:-*)
    + نيکي 
    برو بابا...
    شايد من تنها زماني که به هيچي جز درد ، درد و درد و متوسل شدن به 124 هزار پيغمبر و 14 معصوم و 12 امام و 5 تن آن هم براي رفع درد فکر نمي کنم زير دستاي وحشتناک دندون پزشک خله !
    پاسخ

    اين متوسل شدنت يعني منو كشته.... دندون پزشك ها وحشي هستن ولي تجربه ثابت كرده كه قاتل نيستن! چون من هنوز زندم...
    + نيکي 
    ديدي منم مي فهمم
    اگه تو اين جوري شدي پس من حتما قش مي کنم . من که مي گم بي هوشم نکنن نمي ذارم دست به فکم بزنن
    پاسخ

    نيك من اينو نمي دونم ولي قطعا اينو مي دونم كه تو قش نمي كني و غش مي كني. بعدشم اينكه نترس من اصلا به دردش فكر نمي كردم وسط جراحي مي خواستم بابت سختي ها زندگي بزنم زير گريه ولي نه بابت اينكه يارو داره دهنم رو جر مي ده.... خب ديگه شما همراه هم ك داري... غمت چيه ديگه؟
    + نيک 
    چيه از دندون پزشکي برگشتي حال به حال شدي؟
    فشارت افتاد؟!
    با من رو راست باش ، من تحملش رو دارم !
    پاسخ

    آره فشارم جسمي ام افتاد... فشار روحي ام هم... دلم يه كم مهربوني مي خواست....
    خواري عينکي خووووش قلب من ... !يه دانه از اين شکلات هايي که قطعا شکل گل ست را بگذار در دهات قوت مي گيري !قوت !
    پاسخ

    خواري عزيزم اينجا چند تا نكته وجود داره: 1) اين عكسه رو با بدبختي گذاشتم اينجا مي خواستم يه چيز ديگه بذارم بازش نكرد منم حرصم گرفت. 2) اينكه خواري ات نمي تونه شكلات بخوره. چون لثه اش رو جراحي كرده.3) همين ديگه....
    ضعف نکني خواري ... ! بيا يک دانه شکلات ...
    پاسخ

    ببين خواري بي خواري... خواري از دست رفت...كلا....
    من هم مي خواهم گرم شوم . . .
    يخ کرده ام . . .
    کمي از شکلات هايت و آن ژله هاي سبز يا همان بستني هم . . .
    به فلفلک مي دهي تا گرم شود . . .
    گرما دل سردناکم را گرمناک مي کند کمي . . .
    نه ؟
    پاسخ

    من بستني ندارم كه بدم... ولي باراكا دارم... باراكا مي خواي؟