• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : تفريحات سالم
  • نظرات : 1 خصوصي ، 18 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     


    نه دگ!اشتباه مي کني!

    خانوم کريمي خبر ندادن که!خانوم سيدموسوي گفتن زود برين ناهار!ناهارم قورمه سبزي بود!هيچ کسم حال ما رو تو اون وضعيت درک نمي کرد..!هووووم!چرا منو تو اين موقعيت قرار ميدين؟!

    :دي

    پاسخ

    بابا خانوم كريمي اومدن جلوي در كلاس گفتن كيا عضو گروه فلانن ما دستمون رو برديم بالا. بعد بردنمون بيرون خانوم سيد موسوي هم بودن هم خانوم كريمي گفتن كه آره بچه ها داره اينجوري مي شه بعد خانوم سيد موسوي توضيحات اضافه داد... حالا فعلا تو برو من بعد اون همه خاطره تعريف كردن باهات قهرم كه قطعم كردي!