خودت آخر پستت پرسيدي : ديده اي؟
منم جواب دادم ديگه: نه نديدم!
اين جمله معروف بازگشتن سه گونه است چي ميگه؟
رسم..رسوم..رسمي
از همه شان بدم مياد
خيلييييييييييي
مي تونم هزار تا دليل ِ علمي واس اينکه اينجوري شده برات بيارمـ اما وللش ... دخترمـ وقتي آدم ها فقط از رفتن ميگن و احساس مي کنن اصولا رفتن مد شده تو چرا به دنيا گير ميدي ؟
+ آدماش ُ درياب !
ديشب معرکه بود!
من برات تعريف مي کنم. اگه تا بعد ها هزار بار هم برات تعريف کردم اشکالي نداره. بگو تکراريه يا اصلا بزن تو ذوقم ...ولي من ميگم !
ساعت 12 رسيديم خونه.
ساعت 3 بايد فرودگاه مي بوديم.
ساعت 2 بابامو بيدار کردم. حس مي کردم داره تو خواب رانندگي مي کنه. فرودگاه دور بود. 30 يا 20 کيلومتر خارج از تهران. خيابونا خيلي خلوت بودن. من ي کم نگران بودم چون نيم ساعت دير راه افتاديم. وقتي بيشتر نگران شدم ک راهو اشتباه رفتيم و مجبور شديم کلي برگرديم . وقتي بيشتر تر نگران شدم ک توي اتوبان بوي سوختني مي اومد. فکر کردم هواپيما ئه پوکيده! واااي. اون لحظه حس کردم 4 تااستخون رو ...
رفتيم فرودگاه. نوشته بودن پرواز وين در حال بازرسي گمرک.بعد هم گذرنامه. بعد هم بابام ديدشون. بعد هم من. کلي بال بال زديم تا ما رو ديدن. ذوقيدم. ذوقيدن ...
بعد نشستيم کلي حرف زديم. همين جوري هي وا3 من اس ام اس مي اومد. هم خيلي خسته بودم هم اصلا خسته نبودم. اذان شد. باباها رفتن نماز خوندن. بعد هم رفتن قم .
معرکه بود.
سلام...
ولي خيلي بده وقتي يه ماجراي تکراري براي يه نفر تعريف مي کني خيلي گستخانه بر مي گرده مي گه اينو برام تعريف کرده بود ...يا دست دوم بود ...يا اينو شنيده بودم...
يا بانگاهش بهت نشون مي ده که خسته شده اين مطلب براي صدامين بار داره مي شنوه....
اما معني اين رسم ورسومات جديد و نفهميدم...
واي پولي!!
موقع خوندن کلي فسفر سوزوندم!!!
ولي واسه من تکراري نبود اين 3 روزه!!! خوب بود!! خوش گذشت!
هرچي غمه جا ميذارم
پا روي دنيا ميذارم
دست دلم رو ميگيرم
تو دست فردا ميذارم
ادامه ي ادامه :
گريه نکن عزيزم !