1) همسايگان رو به رويي کليدشون رو جا گذاشته بودن . و تا دقايقي پيش پشت در خوونه شون مونده بودن . حالا هم خيال خوابيدن ندارن انگار . دارن سر و صدا مي کنن .
2) همين الان يه حشره ي سياه چندش آور ، از ضلع جنوب غربي مانيتور شروع به حرکت کرد و من طي حرکت ماهرانه اي با دستمال کاغذي به ديار باقي فرستادمش . و براي اينکه خيالم جمع جمع بشه ، دستمال کاغذي رو از پنجره پرت کردم بيرون . حالا هم مي خوام بخوابم . مهره هاي ستون فقراتم خسته شدن !