• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : 265
  • نظرات : 5 خصوصي ، 42 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3      >
     
    + matan 
    بالا خره من اومدم تهران
    پاسخ

    تهران خوش آمد مي گه.
    + matan 
    گير کردم بابا هرچي التماس مي کنم بر گرديم
    پدر گرامي ميگه: مگه بد ميگذره
    منم ميگم :نه ........
    يعد ميگه خب نمي ريم

    پاسخ

    متي مگه نمي خواي امتحان کامي بدي؟
    + matan 
    به منم سر بزن تند تند
    پاسخ

    شما امر کن. نمي ياي تهران؟

    سلام

    اگه ارسال يادداشت جديد توي ي وبلاگ صورت نگيره مشکل چيه ؟

    پاسخ

    مرض جديدي كه پارسي بلاگ گرفته و من نمي دونم دردش چيه!(چرا اين قدر لفظ قلم حرف مي زني؟)

    چرا ح جيمي نميشه ؟

    بستگي داره کي صدام کنه
    - زحرا؟
    -بهع ! خانوم حدي !
    -حدايتي ...

    پاسخ

    اصلا كسي لازم نكرده تو رو صدا كنه! هنر اينه كه اسمت ح نداشته باشه و با ح بگيش! فهميدي زحرا خانوم حدايتي؟
    آپم
    بيا
    پاسخ

    باشه.
    + matan 
    سلام
    از بيکاري هي ميآم....

    پاسخ

    سلام. بيا قدمت روچشم.


    :((((((((((((((((((((((((((((((((

    من مي گريم

    پاسخ

    باشه.
    خوش گذشت !!!
    پاسخ

    مي دونم.
    پاسخ

    :)
    راستي من چون "هو " هستم ، بيشتر موقع تلفظ آه ميشم .
    دي !
    پاسخ

    بله خصوصا موقع امتحان حرفه! ولي ح جيمي نمي شه!
    + matan 

    پاسخ

    :)
    + matan 
    مگه تو نميدونستي

    پاسخ

    مي دونستم! ولي نمي دونستم تو تا اين حد كلك شدي! D:
    + matan 

    پاسخ

    متن تو اين اطلاعاتي كه خصوصي به من دادي رو از كجا اوردي كلك؟!‏ از همين شكلك ها مي تو!
    + نيستان 
    خواندن همان و لذت بردن همان و مشعوف شدن همان و دلتنگي تکراري که کم کم دارد مشکل زا مي شود همان!
    پاسخ

    واي خداي من!من ديروز بين خرت و پرت هام يه عالمه انشا پيدا كردم. مريم جان ايده جالبي براي نوشتن بود. مريم جان بايد اين جمله رو درست كني. مريم جان بهتره اينجا رو حذف كني....واي خداي من! اين شماييـــــــــــــن....!
       1   2   3      >