• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : خاطره ي يك روز خوب
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي

    • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + عبدو 
    سلام !
    + وراج (سامع سوم) 

    سلام ..چطوري؟

    خاطره ات رو که خوندم سوژه به ذهنم رسيد..

    منم ميخوام پست بعديمو خاطره بزنم.

    البته با يه کم پيچيدگي بيشتر!

    پولي! اين پولي اي که بالاي قالبت نوشتي واقعا خوشگله

    به يه جمله ي مطلبت خيلي خنديدم

    اين":

    دستش بنده، رفتم يک ربع ديگه بيام

    نميدونم چرا. و چون علتشو نميدونم يعني بي علت خنديدم. و اين يعني عين جنون..

    دوستت دارم.

    + سايه 
    سلااااااااااام خوب بود ! من حال ندارم برم لينك ليلاي عزيزمو حذف كنم ! حالم ندارم برم آپ كنم ! فعلا !
    + حراف 

    سلام

    عجب خاطره ي جالبي بود تو بعضي چيزا هم عقيده ايم مثل بي مزه بودن برنامه ي خاله شادونه , بي ربط بودن کارتون يانگوم با فيلمش!و...

    راستي!ممنون که واسه پيدا شدن کودک شعرم اطلاعيه دادي!

    ان شا الله تو شادي هانتون جبران مي کنيم!

    + رها 

    سلام پلي جان. چرا هيشكي هنوز پرش رو برات نريخته اينجا؟

    چقدر كار مفيد انجام دادي توي روز... به اين مي گن استفاده بهينه از اوقات فراغت

    توي خاطره روزانه ات،‏ جاي يه چيز خيلي اساسي خاليه... گلاب به روتون،‏ اجابت مزاج را ذكر نفرمودين. خب خاطره مي نويسي دقيق بنويس...

    شاد باشي عزيزم.

    پاسخ

    سلام رها جان! معلم انشاي ما فرموده اند که بايد اين وقايع ساده را حذف کنيم ما هم که ديديم ناهار و صبحانه که جزو وقايع ساده نيستند را حذف نکرده ايم گفتيم لااقل اين را حذف کنيم زحمات چند ساله ي معلممان را بي ثمر نگذاريم.