سلام.
ي شعري هست ک توي يکي از اين کاست(نوار) هاي بچه گونه ي زمان خودمون بود و توي اصفهان وقتي رفته بوديم توي اون پارکه که کشتي صبا داشت يکي داشت مي خونديعني اونجا داشت پخش ميشد :
ميگن بزرگه لولو ، شبيه گرگه لولو ، لولو گوشاش بلنده ، هاهاهاها مي خنده ...
هاهاهاها (صداي لولوئه ، خيلي ترسناکه !)
لولو گوشاش درازه ، واي ک چ حقه بازه ، لولو خيلي قلدره ، شيکمو و پرخوره ...
هاهاهاها (صداي لولوئه !)
بچه هاي کوچولو ، ترسي نداره لولو ، کسي اونو نديده ، فقط صدا شنيده ...
هاهاهاها (صداي لولوئه)
بايد کنيم ي کاري ، تا ک بشه فرار ، باهم بگيم يک دو سه تا ک لولو بترسه ...!!!!!!
....
خيلي شعر پرمحتوايي بود .يک ، دو ، سه !!(الان لولو ترسيد.)
ما هستيم . همه مون هستيم . خوبش هم هستيم . فقط مثل قبلا نيستيم .چون گرفتنمان ، کشيدنمان ، شوتمان کردند و رفتيم توي دروازه ولي آفسايد بوديم . اما هستيم . همون توپي ک رفت توي دروازه .
در اينجا بايد ب قانون فوتبال بد و بيراه گفت ! ب آفسايد . حالا اگه داور اشتباهي ي گل رو آفسايد ببينه يا ي آفسايد رو گل ببينه بايد پاي کميته داوران رو هم وسط کشيد.
کلا بايد بد و بيراه گفت .اما ب کي ؟
اما کو گوش شنوا ؟