و من بايد عصباني .
راست قامت
بايستم جلوي در کلاس سوم ب .
در چشم هاي سياه پشت عينکت زل بزنم
فرياد بکشم
فولي جان ميشه بگي چرا اين قدر حرص مي خوري
يا فولي خجالت نمي کشي
از موي سفيد من خجالت نمي کشي
بابا جان اين قدر حرص نخور موهايت سفيد مي شود
رنگ دندان هايت
يا موهايت را بکشم و بگويم .
فولي ميشه حرص نخوري و موهاتو بي خودي بي ريخت نکني
يعني فلفل بايد حتما بيايد اين چيز ها را تو رويت بگويد که از اين پست هاي حرص در بيار نزني .
فولي جان براي بار صدم .
بچه جان اين قدر فلفل پير فرسوده را اذيت نکن .
بچه جان آخر چه مي خواهي از جان
من فلفل
مگر موهايت را از سر راه اوردي
اينقدر حرص نخور
نخور
نخوررررررررررررررررررررررررررررررر
چيز هاي خوش مزه تري هم براي خوردن هست ها
مثلا يک فلفل تند
که اين روز ها کم يافت مي شود
شده ام يک فلفل بي مزه و شيرين
اي ي ي يي ي