• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : سايه ي آرزو ها
  • نظرات : 0 خصوصي ، 11 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    باراکا ...

    من تا به حال باراکا نخوردم .

    بجز يکبار که زهرا ازم خواست . و من خوردم . و بد مزه بود .

    براي تولدم ، امسال ، گشتم و باراکا نبود .

    باراکا پيدا کردن و جمع کردنش واسه زهرا خيلي سخت شده .

    امروز يه آشغال باراکا توي سطل کلاس ديدم .

    ...

    من هر روز که از خواب بيدار ميشم تنها به اين اميد که خودم هستم زندگي مي کنم !

    باراکا ميخوام .

    پاسخ

    آره خانوم دشتي به ياسي و سعدي داده بود و منم خوردم! خوشمزه بود. مثل هميشه. ولي يه مزه ي ديگه اي مي داد!