به پلي گلي:
سلام عليكم
چه جالب من يك هفته است كه دارم به گذاشتن برنامه هاي تابستاني مجازي فكر مي كنم.
راستي مي توني بياي منو حك كني شايد دلت خنك شد.
با اجازه ي صاحب خونه:
به ضحي:
بابا مُردم به خدا از بس تلاش كردم اين پنالتي باز بشه. رسما يك هفته است كه از كار و زندگي افتادم. ولي باز نشد كه نشد . امروزم كه باز شد بخش نظراتت باز نمي شه.
مطلبت رو خوندم . اون كه عنوانش بود: پاره اي خطرات. شايد منظورت پاره اي خاطرات بود. بسي هم خنديديم! نه به اخراجي ها به سانسور شده ها كه مي شه حدس شون زد
چرا سانسور كردي ؟!