نه نمي دونم .. ... . .
من افسرده ؟
شاي
باز اينم نمي دونم . . .. .
آخه بابا خسته شدم
÷لاسيدم تو اين خونه
تمام برنامه ي زندگيم شده
خواب
وبلاگ
کتاب
دوباره
خواب وبلاگ
ماشينمونم
که معلوم نيست چي شده
کتاب شده
بدبخت بيچاره
غير قابل استفاده
بايد بريم يه ماشين بخريم
بعدشم مي دوني که بدون ماشين هيج چا نمي شه رفت
واقعا نمي دونم چي شده .. .
همه چي ييهو بهم ريخته
اين از من