دلم باران نمي خواهد!
دلم يك چتر مي خواهد بزرگ به پهناي زمين تا همه ي آن ها كه دلشان باران مي خواهد زير آن چتر شاد شوند كه باراني خواهد آمد!
مهم است!
اين كه شاد شوند!
شاد!
دبيرستان بزرگ نيست ، دبيرستان شلوغه . شلوغ ؛به معناي واقعي كلمه . همه چيز شلوغه ...
ولي خيلي بده...
داشتم فكر مي كردم مگه دبيرستان اينقدر از راهنمايي بزرگتره؟!؟!
من اين روزا اصلا قيافه ي نصفه بچه ها يادم رفته ...اين چه وضعيه؟؟؟
اولا اون كد امنيتي 5618 بود كه فرستادم
ثانيا من كه نگفنم مزاحمتون ميشم كه گفتي:جا كمه!
پو ، خيلي بده كه تو كلاس هم نيستيم .
من دوست دارم بغل دستي باشيم من دوست دارم بياي مخمو سر كلاس بخوري
دوست دارم يه بند در گوشم خوابتو تعريف كني و غر بزني كه چرا خوابت تعبير نشده
دوست دارم همش اراجيف ببافي و منو كلافه كني و كفرمو در بياري و من گوشمو بگيرم و وانمود كنم كه صدايي نميشنوم . دوست دارم خانوم مختار پور جفت مونو دعوا كنه و بگه : اين رحيمي پور هدايتي رو هم منحرف كرده ! و حالت استند باي و ... خيلي چيزاي ديگه كه دل من براشون ميره ... !دوست دارم سر كلاس زار زار گريه كنم و در مقابل نگاه مبهوت تو يه عطسه كنم و بگم كه حساسيت دارم !
دوست دارم تو تك تك صفحه هاي كتابم بنويسي : هو ... !و من جوابتو بدم
پو...!
خيلي بده كه تو كلاس هم نيستيم
اگه تو بغل دستيم بودي ، خدا ميدونه سر كلاس خانوم كرماني چه ها كه نمي كرديم !و چه غر ها كه نمي زديم .
شرط ميبندم معلم رياضيه يه چشم غره ي حسابي نثارمون مي كرد . شك ندارم خانوم حديد چي ، يا دباغ ... با خنده نصيحت مون مي كرد . دلم مي خواد دوباره خوابتو برام تعريف كني . و من سرت جيغ بزنم و التماس كنم : پولي تو رو خدا خفه شو ... و تو انگار نه انگار كه من چيزي گفتم همين طور ادامه ميدي به تعريف كردن خوابت براي هزارمين بار ... و من ميرم خوابتو تعريف مي كنم ... و ساعت سه ،موقع برگشتن ،تو منو بغل مي كني و مي چلوني ... و آنچنان انرژي حاصل از گذراندن چهارشنبه ات رو رو من خالي مي كني كه اگه شيشه بودم ، حتما مي شكستم و دستت خون ميومد . پو ...
امان از دست اين آدم بزرگ ها كه آرامش دل كودك كودكان رو به هم ميزنن............
شازده كوچولو كجايي؟بيا اينارو هم با خودت ببر سياره ات!
دكتر شريعتي يه جمله داره كه ميگه:
و حرف هايي هست براي گفتن...حرف هايي كه اگر گوشي نبود نمي گوييم...
و بعد در ادامش ميگه:
و حرف هايي هست براي نگفتن.حرف هايي كه هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمي آوردن و سرمايه ماورايي هركس به اندازه حرف هايي ست كه براي نگفتن دار...
من تازه منظورشو درك كردم...واقعا اين جمله درسته...
پلي سلام !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
حرفي نيست جز اينكه هيچي همونم ديگه نيست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
دلم مي خواهد وقتي يه آدم بزرگ شدي و دنيا رو در دست گرفتي رو ببينم!
مي خواهم ببينم بازهم همين حرف رو مي زني؟
دوست دارم مهربون
از اين كه يه فولي دارم كه كودك درونش رو نكشته
بي وفا نيست
پلاسيدگيش خيلي ضعيف تر از اين حرفاست
و هنوز فلفل ي رو فراموش نكرده
خوشحالم
خيلي خوش حال