• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : كر ...كر ...كر
  • نظرات : 70 خصوصي ، 93 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     

    داشتم الان آيندمو بررسي مي كردم...

    مي رم راونشناسي و با تمام وجودم لذت مي برم...

    بعد مي رم تو راهنمايي روشنگر كار ميكنم...

    بعد ميام پرورشگاه تو...

    بعد...

    وااااي اونوقت زندگي فوق العاده است!البته نه به فوق العادگي راهنمايي...ولي از كجا معلوم!

    اونوقت ميدوني ضدحال بزرگ چيه؟!

    اين كه روانشناسي قبول نشم...واااي!

    پاسخ

    نمي خواد بري راهنمايي يه راست بيا پرورشگاه. اونجا خيلي فوق العاده تره! چون همه ي ايده آل ها توش وجود داره! روانشناسي هم قبول نشدي فداي سرت! ما يه معلم ديني نياز داريم حالا هر چي که خونده باشه مهم نيست! تو آبياري گياهان دريايي هم خوندي بيا پرورشگاه من دست بوست هستم!

    تو را مي سپارم به دل هاي خسته....

    مضمون همون شعرس...

    تو بمان با دگران خوش به حال دگران....

    (تحريف شدشو ننوشتم!)

    پاسخ

    اين تحريف شده شه! اصلش اينا. ما گذشتيم و گذشت آنچه که با ما کردي/ تو بمان با دگران واي به حال دگران ولي من تحريفش کردم. ما گذشتيم و گذشت آنچه که با هم کرديم تو بمان با دگران خوشا به حال دگران( 29 ارديبهشت بود!)
    يه وقت نظر ندي مامان جون خسته ميشي...
    پاسخ

    ببخشيد. بعدا مي دم.

    تو را مي سپارم به ميناي مهتاب...

    مهتاب ديگه كيه؟!

    7244

    به نظرت 4.4.72 كسي به دنيا اومده؟!

    در هر صورت هيچي 4.4.74 نمي شه!

    پاسخ

    تو تنها نمي ماني اي مانده بي من...تو را مي سپارم به دل هاي خسته...! (اين تيکه اش خيلي غم انگيزه علاوه بر اين که من مهتاب خانوم رو نمي شناسم! مينا رو هم نمي شناسم! البته يه مينا مي شناسم...بي خيال...!)

    عارفه اسم به اين قشنگي!

    پاسخ

    مريم...! به به به...!

    خداييش ما تو دبستان هم استثنا بوديم!

    از اين كارا نمي كرديم...مي كرديم؟!

    پاسخ

    نه مي کرديم! من و قيچي همين الان داشتيم خاطراتمون رو مرور مي کرديم! من و قيچي و غزال ديوونه هاي کوچولويي بوديم که تو دبستان ولمون کرده بودن! آخي...!

    از همه رنگه گلرنگ شهر فرنگه گلرنگ چشما ديگه نمي سوزه با شامپو بچه گلرنگ..

    پاسخ

    مادري...! قربانت بروم...از دست مي رويم!

    منم باهات قهرم

    حيف من پلاسيده كه . . .

    پاسخ

    من زود تر قهريدم!
    + JIMBOOOO 

    حالا تو چه سريع پريدي بري زنگ بزني...

    ولي خودمونيما... اگه امروز روي مود بدجنسي بودم حسابي سركارتون مي ذاشتم.....

    حيف كه امروز درجه ي شيطنتم اومده پايين، حيف!

    پاسخ

    مي گم تي شرته اثر خودش رو گذاشت! الحمدلله و گرنه ما تا الان سر کار بوديم!
    + JIMBOOOO 

    انگار تو وبلاگ خودتون خوندم كه سر اردو قبليه داشتين گروهبندي مي كردين...

    گفتم اينم لابد مثل قبليه است ديگه...

    پاسخ

    اون گروه بندي سفر اصفهان بود که از اعماق تاريخ کشيده بوديمش بيرون!
    + JIMBOOOO 

    ضمنا من اصلا افسرده نيستم...

    خيلي هم سرحالم.....

    فقط به اين فكر كردم كه چرا مورچه ها با پاهاي جمع كرده مي ميرن...يه تحقيق فلسفي بود....همين!

    الانم مي خوام برم ادامه ماجراهاي پسر ناقلا رو بخونم....

    كاري نداري؟

    پاسخ

    نه کاري ندارم. شما هم که دو هفته است دارين يه کتابو مي خونيد!

    بي معرفت تويي

    پلاسيده ي من

    بي وفا تويي پلاسيده من

    از خاله اينجانب بپرس شما تغيير و تحولي در خودتان نمي بينيد

    پاسخ

    من باهات قهرم.
    + JIMBOOOO 

    مگه نمياد....

    انگار از خودتون شنيدم كه مياد....

    لابد اشتباه كردم....

    شايد شايعه بوده......

    پاسخ

    منو بگو رفتم زنگ زدم عارفه که بهش خبر بدم! خوبه خواب بود! و گرنه بيچاره زيادي اميدوار مي شد...! ما که چيزي نگفتيم! شايد از جاي ديگه شنيدين!
    + JIMBOOOO 

    شنبه كه حسابي به شماها خوش مي گذره....

    مخصوصا به تو و هوش بانو و زبون دراز فرفري.....

    پاسخ

    جدددددي مممممي گگگگگگگين؟ بياين ماچتون کنم ...!
    + JIMBOOOO 

    نه بابا تاثير گرميه هواست....

    هنوز اونو نپوشيدم.....

    پاسخ

    نه کلا اون تي شرته باهاتون ارتباط برقرار کرده اين جوري شده...! فقط مواظب باشين شما پلاسيده نشين! انگار کلا رو اينترنت گرد غم پاشيدن!
     <      1   2   3   4   5    >>    >