• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : مبعث.
  • نظرات : 2 خصوصي ، 83 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     
    نه بابا زماني هم شده بود كه من نباشم..نمونش همين صبح 20 خرداد...
    پاسخ

    صبح 20 خرداد که داغون بودي عزيز جان...(جايزه من چي شد؟!)

    تو را مي سپارم به روياي فردا ...

    پاسخ

    :*

    مي دونم قضيه ي تولد ها رو ...فرداش هم تولد غزاله است . مهتاب رو نمي دونم چه مرگشه !!! خيلي وقته يعني چند وقته بهم سر نزده ..

    اون هفت نفر منفور هم اين روزا زياد روي اعصاب اند . شيطونه ميگه ....(حرف بد )

    ياد صدرا افتادي ؟ نترس تولدش تو دي است . آخرين بار باهاش در مورد تو و بعضي ها و سراتو حرف زدم . يادش بخير ...!

    پاسخ

    غزاله قراره هايدا بده!( اگر بده!!!) بيچاره اون هفت نفر منفور! ياد صدرا افتادم چون اسم محبوب مورد نظرش تو ليست تنفرات بود. علي کامپيوتر رو مي خواد. بايد برم.

    فاصله ها حتي در حساس ترين شرايط (...) مهم نيست !گفتم بدوني ...

    ديگه كي نمياد ؟

    آخه مي دوني چيه ؟ يكشنبه تولد خواهرمه ...مي خواستم براش كتاب فردوسي پور بخرم با پولاي پرادوم ..با مادر گرامي هم سرش چونه زده بودم . بعد اومدم ديدم گفته نمياد . مهتاب هم .

    اگه مدرسي هم نياد من خودمو آسفالت مي كنم به جاي اون هفت نفر منفور ...الهي بميرم ...

    پاسخ

    يکشنبه تولد ليلا هم هست. قرار گذاشته بوديم براي ليلا و مازمور تولد بگيريم ولي چون قيچي ممنوع التلفن شده نشد هماهنگ کنيم. مهتاب ديگه چرا نمي ياد؟! (عجب دنيايي شده!) دارم فکر مي کنم به اون هفت نفر منفور...چرا يهو ياد صدرا افتادم...؟!

    بازم سلام ...

    من اعصاب ندارم !

    تا ساعاتي پيش در کنار زهرا بودم و داشتم حال مي کردم . تا سه شنبه تهران اند ولي ديگه خونه ي ما نيستن ..!

    مگه ميشه من فاصله ها نبينم ؟ خودت چي فکر مي کني ؟

    خب من واقعا حالم گرفته است ...خواهرم نمياد اردو . خودش گفت . من واقعا حالم گرفته است ...

    بيا با هم چرند بگيم !

    پاسخ

    الهي...! فاصله ها...! من ديروز نديدم!(مهمه؟ مهم نيست!) تو هم با اين خواهرت! همشون خودشون رو لوس مي کنن. منم مجبور شدم امروز يه ساعت منت نيکي رو بکشم! مي گم اين کلمه احتمال عقلايي رو من کجا شنيدم به نظرت؟

    سلام ...

    من حالم گرفته است !

    من خيلي حالم گرفته است ...

    من از اساس حالم گرفته است ...!

    پاسخ

    قربونت برم. منم حالم گرفته بود. يه ساعت با عارفه نشستيم اينجا چرند گفتيم! حالمان جا آمد. مي خواي با هم چرند بگيم حالت جا بياد؟ زهرا رفته قم؟ کي مي ياد؟ ديشب فاصله ها رو ديدي؟

    تا حالا هزار بار شده من بين جمعيت نباشم بابا...

    دل خجسته اي داريا...

    پاسخ

    چرا...؟! من فقط بين جمعيت دوما نبودم! خودمون که بوديم منم بودم!

    يادم اومد!

    از بين اون همه جمعيت..منم بودم!يادمه تو راه پله ي روبه رو سوم ب!

    پاسخ

    مسلمه که تو هم بين جمعيت بودي...! نه مي خواستي نباشي؟ ولي اون وضعي که من داشتم خيلي ناجور بود!

    فرض كن مادر ودختر هردوشون هم وزنن..!

    بدو بريم!

    بعد از ظهر يكشنبه از زور هيجان خوابم نمي برد!فكر كنم اون مرضم تو كوپه هم از عواقب همين بود!

    پاسخ

    من که گفتم يه بيماريه لاعلاجه که هيچ درماني هم نداره. الان هنوز هم خوب نشدي. خود منم به همين مرض مبتلام..!

    يوووووهووووووو....!

    پاسخ

    يوووووووووووووووووووهوووووووووووو....! بزن بريم مانتو بخريم...! مي خوايم بريم اصفهان...!

    منم!

    چونم منم 56 كيلو ام!

    پاسخ

    چه تفاهمي ماماني...!
    هر كي بياد تو وبلاگ من باورش ميشه كه دوباره قراره بريم اصفهان!
    پاسخ

    من خودم کم کم داره باورم مي شه. داشتم تو خونه بالا و پايين مي پريدم و مي گفتم يکشنبه مي خوايم بريم اصفهان! (يـــــــــــو هــــــــــو...!)

    ????????18 - ???????? - ???????? ????

    خيلي هم چرندياتمون باحاله!

    همه كيف مي كنن ماماني!

    خرابم!

    پاسخ

    خرابي ماماني...آره خيلي باحاله و مهم اينه که من هنوز عقلايي رو کشف نکردم!
    ????????7 - ?????? - ??????? ????
    پاسخ

    من شيريني نمي خوام. چون چاق مي شم مي شم 57 کيلو بعدش حالا بيا و درستش کن!

    ????????12 - ?????? - ??????? ????

    گشنمه...!

    2556

    پاسخ

    قربون قاصدکي برم...داغوني ماماني ها...بحث چي بود...تو چي گفتي...!(فکر کنم اگر يکي بياد اينجا به جاي اينکه مطلبا رو بخونه بشينه اين چرنديات ما رو بخونه!)
     <      1   2   3   4   5    >>    >