ميشه اينقدر از بزرگ شدن فرار نکني؟
بعد ها به اين روز هاتم غبطه ميخوري و آرزو ميکني که کاش بيشتر قدرشونو ميدونستي.
با اين حال عاشق تو صيفاتم
دمت گرم.
اين خود ما هستيم كه دنيامون رو مي سازيم.
تو بايد دنياي قشنگت رو از خودت پس بگيري
پس گرفتنش هم كاري نداره فقط كافيه باور كني كه اين خودت هستي كه مي توني اونو برگردوني و از ته قلب بخواي كه برگرده.
فولي با اندوهي فراوان آپم
تو رو خدا بيا
دارم آپ مي كنم...
عكس حياط راهنماييو داري برام بفرستي؟!از دبيرستان خوشم نمياد......
فردام كهبايد ريم جوجه كباب باد بزنيم..
اميدوارم همه چ درست شه...
عطاووعبدو....قيچي.....
اي خداااااااااااااا....
اينقدر ناراحتم كه حتي نمي تونم بگم
كه چقدر بد و ناراحت كنندس كه به من مي گن فلفل فرهنگي و به تو مي گن پو روشنگري
و چه غريبانه . . . . . .
واقعا كه از اين دختره ليلا ديگه توقع نداشتم....
دبيرستان خوش گذشت يا نه؟؟؟؟؟
بهت كه گفتم نمي ذارن بياي اين طرف ولي تو كه حرف گوش نمي دي........
اين قد بوس نكن يه كمم بغل كن قهرو بيگمو يعني چي منم از بوس بدم مياد بوووووووووس :-&
راستي منم عااااااااااااشق شليلم دلم مي خواد !
من دوست ندارم برم مدرسه!
راستي سوغاتي چي گرفتي كلك؟
پلي تبريك مي گم كه فردا دبيرستاني مي شي... پس يه سوال چرا الان بيداري؟
بدو برو بخواب از وقت خوابت 1 ساعتو چهل دقيقه گذشته....
بدو بدو.....
راستي قبل از خواب به وبلاگ من بدبخت هم سر بزن خسته شدم انقدر صفحه رو باز كرم و نظراتش 2 تا بود...
فردا خوش بگذره از ما هم يادي كنين به عارفه هم بگو بره وبلاگش يه سر بزنه(مي دونم اينترنتشون خرابه....)
دلم برات تنگ مي شه پلي عينكي خوش قلب دبيرستاني عزيز دل عطا......
من يه دنيا ممنون برادر گرامي تون هستم......
يه برنامه طراحي كردم كه هرچي كلمه ي ماچ و بوس و .... رو سانسور كنه ...
بزودي رو كامپيوترم نصبش مي كنم....
دلم واسه هانيه مي سوزه..الان صورتش آب دهني مي شه...
همچين مي گه مي خوام برم پيش دختر خاله ام انگار يه قرن نديدتش!
برو باباجان برو.....
من نمي خوام بين خانواده اختلاف بندازم.....