سفارش تبلیغ
صبا ویژن

.
زیر فشار کنکور یکی از کارهای مورد علاقه م این بود که میان صفحه ی پیامک های گوشی م اسمم را سرچ کنم. بعد همه ی عبارت هایی  که پیدا می شد را بخوانم و یادم بیاید یک عده میان این دنیا هستند که دوستم دارند، که من را به اسم کوچکم صدا می کنند و من به خاطر بودنشان خوش بخت و شاکرم...
امشب که حال و دلم گرفته؛ یاد آن شادمانی کوچک می افتم و دوباره اسمم را سرچ می کنم. حرف های روتین، صدا کردن ها و غر زدن هایی که در حالت عادی نمی بینمشان یا حتی خسته م می کنند  حالا با آوای نامم حالا چه قدر شیرینند....
و حالا چه قدر دنیا، لبخند است :)
.
پ.ن: شاید این ویژگی من است، شاید هم ویژگی نسل من است. شاید چون "مهم ترین حرف هایمان را نگفتیم و تایپ کردیم" اصالت را به مکتوبات می دهیم و زندگی باید نوشته باشد تا باورش کنیم. باید نوشته شده باشد تا بتوانیم هر بار لمسش کنیم و مطمئن شویم که روزی وجود داشته... و گرنه مثل غباری در هوا پراکنده می شود و انگار هیچ وقت نبوده است...  شاید بد عادتمان کرده این دنیای نوشتاری و برای همین است که یک جمله مکتوب از هزاران هزاران عبارت نامکتوب ارزشمندتر است.... مثل همین یک بار نوشتن نام کوچکم....

پ.ن: چالش حتی... #چالش_اسم_کوچکم... عکس های خود را برای ما دایرکت کنید حتی  مدل صفحه های تبلیغاتی....


+تاریخ دوشنبه 94/9/23ساعت 12:0 عصر نویسنده polly | نظر