من خوش بختم؛
حتی اگر این روزهایم سرگردان و شلوغ باشند و هر لحظه میانشان به جست و جوی خودم بربیایم.
خوش بختم؛
به خاطر دسته های فوتبال دستی،
دکمه ی شماره ی سه ی آسانسور؛
دستگیره ی در کلاس های رو به روی کلاس خواهر کوثر؛
و حتی دست های خودم....
پ.ن: و تو چه می فهمی از دل گرفته من...