سفارش تبلیغ
صبا ویژن

میان همه ی صحنه های فیلم ها.

صحنه ای است که دل آدم را می لرزاند.

وقتی در جنگی.

همه جنگجویان ناامیدانه می جنگند و با بی رمقی شمشیر بر می آورند.

 ناگهان صدای آمدن فرمانده ای با یارانش به گوش می رسد.

که با آمدنشان همه ناامیدان سر بر می آورند.

 و دلاواران آمده را به یکدیگر نشان می دهند.

وقتی فرمانده می آید.

آن وقت است که؛

دلاوارانه می جنگند.

امیدوارانه می جنگند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ای رزمندگان

دلاورانه بجنگید.

امیدوارانه بجنگید.

که فرمانده در راه است.

دلاورانه بجنگید که فرمانده می آید.

و با آمدنش.....

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

و ای فرمانده.....

بیا که بی تو این جنگ؛

نا تمام است.....

 


+تاریخ سه شنبه 89/9/23ساعت 8:48 عصر نویسنده polly | نظر