• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : بيشتر از بودنت...
  • نظرات : 1 خصوصي ، 3 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + فخري 
    و من اينجا بعد مدتي مديد شايد دوباره من هم يک روز بچه بودم را نگاه کردم .
    پل .. تو چطور قبل از اون پل نبودي ?
    پاسخ

    من هميشه پل بودم فخري... من پل به دنيا اومدم :دي

    بعد ها در کتاب هاي تاريخ ادبيات، فصلي که به نام توست مي نويسند:

    نويسنده پيرو مکتبي بود که خودش هم فراموشش کرده بود...

    چقد دوسش داشتم اين ي تيکه رو ... خيلي خيلييييييييييييي :)

    پاسخ

    :)
    سلام دخترک
    من آيدي تو رو يادم نمياد هرچي ميفکرم
    خودت اد کنf_ghasemi91
    در ضمن به شدت عاشق اين پستتون شديم:)
    پاسخ

    سلام تسي. تو نمي دوني من کنکور دارم و سرم شلوغه و وقت اين کارا رو ندارم؟ از غزل ياد بگير که ادم کرد. ايميل منم potter_polly بعدش اينکه... عاشق شدن داره پستم؟ عاشق اين شدي که من يه نويسنده م که مکتبش گم شده؟ يا عاشق خورشيد تهران که امروز طلوع نکرد از بس هوا ابري بود... موندم اين مردم آمريکا و اروپا با نه ماه باروني سال چه جوري زندگي مي کنن و افسرده نمي شن؟