دلم براي کودکانمان مي سوزد خوار خوار آخه ! باز حداقل ما آن دوران سوار آن تاب آهني ها و سرسره باحالا مي شديم .الان بچه ها ي ما تا چشم باز مي کنند مي بينند نوشته :made in china !

سلام.
خسته نباشي پلي جان!:)
دوقلو هم نصيبت انشاالله در آينده...:)
(البته اين جمله بيشتر نفرينه تا دعا) :دي

از زماني که اين تابا چيني شدن ، آدم ديگه تاب سواري هم نمي تونه بکنه ! هي روزگار ..!

آره راست ميگي !اصن حواسم نبود .واس روحيه بچه بده !
بايد همون ببريمشون پارک .
سر راه خودم ميرم بچه زينب رو هم بر مي دارم ميارم بچه رو
بچه تاب بازي کنه يه کم..

اين دوقلو ها بيشتر به خود نيکي مي خوره تا تو !
قراره يه مهد بزنم همه بچه ها رو بندازم اون تو بزرگ شن .بعد که بزرگ شدن برشون مي داريم .:)
آخه قرار شده بچه زينب سادات رو هم هر هفته برم پيشش بيچاره از دست نره ! مي ترسم زينب باهاش خشن رفتار کنه .مثلا دو ماهشه غذا بذاره جلوش بگه "بخور !بچه بايد خودش ياد بگيره ! "

بعد ببين خاله ، دوقلو بزرگ کردنش سخته که . مشقت داره واقعا !

پس ليلا کيه ؟

اونم خوبه

اسماشون نمي خورن بهم که