• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : وقتي كه رويا ها واقعي مي شوند...
  • نظرات : 5 خصوصي ، 39 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      
     

    كارمندي به دفتر رئيس خود مي رود و مي گويد: معني اين چيست؟ شما 200 دلار كمتر از چيزي كه توافق كرده بوديم به من پرداخت كرديد.
    رئيس پاسخ مي دهد: خودم مي دانم، اما ماه گذشته كه 200 دلار بيشتر به تو پرداخت كردم هيچ شكايتي نكردي.
    كارمند با حاضر جوابي پاسخ مي دهد: درسته، من اشتباه هاي موردي را مي توانم بپذيرم اما وقتي به صورت عادت شود وظيفه خود مي دانم به شما گزارش كنم.

    آموزش جديد عبور از خيابان براي کودکان

    اول به سمت چپ که محل عبور ماشينهاست نگاه مي کنيم
    بعد به سمت راست که محل عبور موتورهاست نگاه مي کنيم
    بعد به سمت بالا نگاه مي کنيم که محل سقوط هواپيماست
    سپس با روحي آرام و قلبي مطمئن پا به خيابان مي گذاريم

    پدر براي اولين بار ديد كه دخترش به جاي اينكه سه ساعت با تلفن حرف بزنه بعد از يك نيم ساعت حرف زدن تلفن رو قطع كرد.
    پدر پرسيد: كي بود؟
    دختر گفت: شماره رو عوضي گرفته بود.

    غضنفر به قسمت شفاهي امتحان پايه يكش ميرسه.. ساعت سه نيمه شبه شما در كاميونت هستي شاگردتم كنارت خوابه برف هم شديدا داره ميباره جاده يكطرفس اينورت دره اونورتم كوههه... كاميون ديگه از روبروت با سرعت داره مياد طرفت اولين كاري كه بايد بكنيد چيه. غضنفر ميگه فوري شاگردمو بيدار ميكنم... براي اينكه فكر نكنم اونهم تا حالا تو عمرش همچين تصادفي رو ديده باشه...

    مرد فقير

    پسرک دوان دوان به خانه آمد و به مادرش گفت:
    مامان پنجاه تومن بهم بده تا به يه مرد فقير بدم.
    مادر پنجاه تومان به پسرک داد و پرسيد:حالا اون مرد فقير کجاست؟
    پسرک پاسخ داد: سرکوچه است. داره بستني مي فروشه.

    پولي يكي به اسم ليلا بهم نظر داده گفته :‏

    سلام پولي جان!

    اميدوارم حالت خوب خوب باشه!

    من گم و گورم نگرانم نشو!

    من نــظــر مي خوام!

    چه عجب يكيتون زود آپ كرد

    خورشيد از كجا در اومده؟؟؟

    انگاري در تهران

    + هدي دندون سيمي 
    خب ديگه نمي دونم چي بايد بگم ....
     <      1   2   3