• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : برف
  • نظرات : 0 خصوصي ، 8 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    زيرزيرکي مي خندي يا ريز ريزکي ؟!

    جناسي به نام نقطه نداريم احيانا ؟!
    پاسخ

    آره هو داريم! ولي من يادم نمياد اسمش چي بود.
    تازه ... !



    ( اين فقط به اين خاطر بود که : تا سه نشه بازي نشه ! )
    پاسخ

    امروز معلم محترم جامعه مون كلي باهام صحبت كرد كه سوالا رو بهت لو ندم! :دي نمي دونست من كلا حال فرستادن سوالا رو ندارم! چه برسه گفتنشون! :دي
    تازه قراره از اين به بعد ، براي اين که به عشق و عاشقي مون رنگ تقدس بديم ، بگيم : هواي مسح تو را کرده باز دستانم .. !

    پو ، مي دوني که هر وقت شعرامو مي خوني عين خر ذوق مي کنم ؟
    تازه از وقتاي ديگه هم خيلي بيشتر دوست دارم !
    پاسخ

    اون قديما كه روشنگر بوديم يادمه يه روز زنگ آخر داشتم همين شعر تو رو مي خوندم در حياطو باز كردم. هوا خيلي سرد بود صورتم سوخت بعد كه رسيدم اينجاي شعر زدم زير گريه... صورتم بيشتر سوخت... مي بيني هو...
    تازه اين شعر قاآني که تو وبم گذاشتم ، ياد اين شعرِ خودم ميندازدم که :
    من ... من ... فدا ... فداي دل بي وفاي تو !
    لکنت زبان گرفته سرودم براي تو
    از گنج آن نگاه قشنگت به من ببخش
    اين ...اين خراب خسته که شد .. شد خمار تو !
    پاسخ

    من اصلا با اين شعراي لكنت زباني حال نمي كنم. ولي امروز كلي براي اين و اون صدام گرفته باز ببين مريضم، بهونه ي بودن من عزيزم و همه كلي واسه خودشون حال كردن! :دي
    چه کنم خب؟ بگم من و تو و آسمون و خمپاره، خوبه؟!
    پاسخ

    خيلي عاليه هو... خمپاره هه سوت مي كشه همه خم مي شن دراز مي كشن رو زمين بعدشم پووووووووووم... :دي ولي كسي چيزيش نميشه ها...(گفتم ناراحت نشي :دي)

    پو ، مي کشمت !
    پاسخ

    عزيزم... بزن به گردن من تيغ تا بيارمم... هواي لمس تو را باز كرده دستانم... چه قدر فاصله داري ز من گل اندامم :دي
    + مهر 
    نمي تونم تصور کنم که زنگ تفريح پلي تنها توي حياط نشسته باشه!
    پلي و تنها بودن؟هرگز............ هر کجا پلي باشه پره از شلوغي و سروصدا و هيجان و انرژي و.............
    اما از شعر هدي..... مي بيني پلي؟مي بيني اين هدي ما چه شعر هايي مي گه؟آسمون و ستاره هم ميان وسط شعرش،وتازه پلي تنها نشسته رو هم،به خنديدن يواشکي وادار مي کنه:-)
    پاسخ

    حياط خالي بود... منم تنهاي تنهاي نشسته بودم... بدون هيچ كدوم از اعضاي انجمن پلي قديمي (كه با هم رفتيم فشم) و بدون هيچ كدوم از سوم ب اي ها... و بدون هيچ سر و صدا و شلوغي اي كه ناظممون بيان دعوامون كنن كه چرا جيغ مي زنين(يادتونه؟ :دي) هدي شماس ديگه... موندم واقعا به جز ستاره قافيه ي ديگه اي نداره؟ كه من مجبور شم بعد از هر بار خوندن شعر با خودم زير زيركي بخندم :دي :)
    در اين حد بالا بود؟
    پاسخ

    شايد...