• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : سقف آسمان
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    قد کشيدن تا خود ِ سقف ِ آسمون ..
    به بهونه ي خيلي چيزااااااااا...
    ممممممم.مثلا..چيدن ِ ستاره ها ..
    يا لمس ِ روي ماااااه! :)
    پاسخ

    هر دو تاش غزل! هر دو تاش! لمس روي ماه... وااااي فکر کن چه قده لطيف ....
    + فاطمه 
    سلام پو...
    خوبي؟!
    دلم خييييييييييييييييييلي واست تنگ شده...
    اوف...

    پاسخ

    سلام :) خوبم... چه ميشه كرد؟ روزگار غداره ديگه....
    سلام خواهر گلي من
    وااااااااااااااااااي فکر کردم اشتباه اومدم اينجا چقدر عوض شده و چقدر قشنگ
    متنت هم قشنگ بود. حالا کدوم بچه رو ديدي مگه تازگي ها.
    من که اين روزا شديد رفتم تو عالم بچگي جاي خواهر گلي ام خاليه که مي خواست پرورشگاه بزنه. به جاش من اومدم مهدکودک زدم.

    پاسخ

    سلام بر خواهر عزيز من! چيطور مطوري؟ مي بيني؟ هنر دستان توانمند خودمه اين قالب (هه! فقط عكسشو عوض كردم :دي) بچه نديدم شنيدم كه يه دختر كوچولو به دنيا اومده! پرورشگاه منو.... يادته .... آخي.... :)
    کافيه يه دو قلوي کوچولو تو نزديکاتون داشته باشيد
    وقتي ميبينمشون غرق زندگي کودکانه شون ميشم و تمام مشکلات اين دنيا براي چند لحظه هم شده يادم ميره
    پاسخ

    دوقلو.... حيف شد ....
    + هزار 


    دستامو رها نکنين ...

    اين جمله چقدر تداعي کننده ي خيلي جمله هاست !

    پاسخ

    چي بگم.............