• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : زمستان
  • نظرات : 1 خصوصي ، 14 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    خدانکنه...
    پاسخ

    :(
    :( ...
    و شايد هيچوقت پاک نشود اين سياهي ها ..
    پاسخ

    شايد... واقعا شايد... اگر دير بجنبيم باز هم ميشه ... :(
    پولي من واقعا به بي استعدادي تو در تشخيص شاعرِ شعراي مختلف ايمان آوردم.
    شعراي منو که مي خوني ، بدون اينکه يادت باشه مال منن .
    اين که ما آزاديم ، در به ياد آوردن خاموشي خانه ، در به ياد آوردن کلمات ، اسامي ، آدميان ... بس کن ، ما آزاديم ، مال علي صالحي بود .
    حالا اين ها اصلا مهم نيست . چون ما آزاديم . در به ياد آوردن همه چي . حتي اسم شاعرا .
    پاسخ

    هو الان چهره ي خندانم رو نمي توني تصور کني. آخه شعره رو تغيير داده بودم جهت مصارف اس ام اسي. همين طوري هم تو ذهنم تثبيت شد. بيچاره سيد علي....:-D
    توهم زدي عزيز دل فلي
    بري حمام درس مي شه ...
    ولي جدا از شوخي ؟




    نبينم زغاليتو ...
    پاسخ

    فلفل؟ اين تو بودي كه الان آن شدي و تا من رفتم دستمال كاغذي بردارم يهو رفتي؟ واقعا كه ... :(

    نه! تکرار کلمه با فکر بود!!!
    پاسخ

    ئه ... خب كلمه ها رو هم اون طوري صدا كني خوششون مياد ....
    گروسو يادته پو؟
    يادته قاچاقي از کتابخونه کتاب شعرشو کش رفتيم سر زبان و کامپيوتر خونديم ؟
    يادته چقدررررر شعراش به درد جفت مون مي خورد پو؟
    يادت مياد ؟ :(
    پاسخ

    اون صحنه اي كه مي خواستيم كتاب رو امانت بگيريم و يهو متي برداشتش و رفت رو هيچ وقت فراموش نمي كنم. بس كه خنديدم. من اون پرنده ها رو يادمه گروس نمي دونست دارن ميان يا دارن برمي گردن ... و اوني كه مي گفت ما آزاديم... در به ياد آوردن هم آزاديم ... در به ياد آوردن كلمات اسامي آدميان ... و اوني رو يادمه كه مي گفت چشم هاي تو شناسنامه ام را عوض كرده اند من امروز دو ساله مي شوم.... واي هو ... باورت نمي شه چه قدر شعر هاي رو تحريف و بالا و پايين كرده بودم و به نفع خودم تغييرشون داده بودم و استفاده كرده بودم. ديروزم ارميا و اخوان رو از پيش برادر اوردم خودم رو ديوانه كنم قشنگ زغال زغال بشم .... ديدم يه ذره ام نسوخته مي رم فروغ رو هم ميارم ... تو هم ميخواي؟ ارميا؟ ماهي حلال گوشت ... هي ...
    + maha 
    سلام پولي....
    نميدونم من خيلي کودنم که معني اين متن ساده رو نميفهمم يا...؟!
    پاسخ

    يا من خيلي آدم كودنيم كه متن هايي مي نويسم كه هيچ كس متوجهشون نمي شه. خوبه لااقل خودم مي فهممش.... :)

    زغال که في نفسه سياهه.نيس؟

    بعد از اين زمستان هم ...بهار مياد.

    .!

    پاسخ

    يعني بهار هم كه بشه اين زغال بدبخت درمانده ي جا مانده باز هم سياه مي مونه!
    + فاطمه 


    سلام خانومي چه طوري؟چه خبرا؟

    چي نوشتي؟زغال چيه؟

    پاسخ

    سلام. :) چيزي نوشتم كه خودم متوجهش مي شم الحمدلله. :)


    يني چي؟

    يني بعد از زمتستون رو سياهي برا تو مي مونه....؟؟

    وااا؟

    پاسخ

    بابا فراموشش كن عبدوي مهربونم. كسي كه بايد بفهمه مي فهمه ...
    + هزار 

    اون جمله مال گروس عبدالملکيانه ؟

    ميم مالکيت را اخرش بگذار؟؟!!

    پاسخ

    ببخشيد صاحب جمله رو نمي شناختم. :)

    زغال..
    پاسخ

    الان داري صدام مي كني؟ امروز يه جمله خوندم نوشته بود صدا بزن مرا ....مهم نيست به چه نامي ... فقط "ميم" مالکيت را آخرش بگذار ... تو هم مي توني منو زغالم خطاب كني... اه حالم بد شد! :-&
    آخ يادش بخير اون ساعت ها:((
    پاسخ

    يارته هي پرسيدي چرا مي خندي؟ ديگه نپرس....
    احساس زغال بودن وااااي ؟؟؟
    پاسخ

    يادته داشتم مي خنديدم! يادش به خير.