• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : 371
  • نظرات : 1 خصوصي ، 14 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    عجب!!
    خوش بگذره :)
    پاسخ

    برگشتم...

    خوب يا بدش مهم نيست.بگذره.فقط بگذره.
    پاسخ

    اين بدترين نوع زندگيه واقعا....
    رفتارم احمقانه اس ...
    احمقانه ...
    پاسخ

    بي ادبي كردي؟ نمي بخشم....
    من فلفلم فولي
    تو فولي اي فلفل !


    من خوشگلم پو
    تو پويي خوشگل !


    من ديوونه ام رفيق !
    تو رفيقي ديوونه !


    چه جالب ...
    پو ...

    پاسخ

    آره... يه چند دفعه اي اينا رو بهم گفته بودي... من ديوونتم بيچاره... من بيچارتم ديوونه... يا شايدم هدي گفته بود... نمي دونم! تو هم فلفلي خوشگل! :دي
    چه قدر دقيقا الان دلم مي خواست با هم کلي حرف بزنيم
    يعني بيشتر تو حرف بزني
    آخه من در برابر تو زياد نمي تونم حرف بزنم
    ترجيح مي دم فقط گوش بدم
    ترجيح نه بيشتر کيف مي ده آخه
    ولي خب
    هر ديوونه اي هم باشه مي فهمه که مردم سه و نيم نصفه شب
    بيدار نيستن
    نه اصن
    بي کار نيستن که بيان برا من حرف بزنن
    يا من براشون وراجي کنم
    ولي خب
    پو
    من خيل دلم يه هويي برات تنگ شده
    دلم براي دوستام تنگ شده
    براي خيليا
    مخصوصا تو
    حرف تکراريه دلتنگي
    ولي خب
    حرفاي تکراري هم گاهي بايد زد
    گاهي بايد گفت وگرنه
    همين ميشه که شده
    من خوابم نمياد
    و عجيب دوست دارم با يک عدد فولي حرف بزنم
    زياد حرف زدم نه ؟
    اوخ اوخ اوخ
    چه قدر زد و نزد کردم .......
    :((
    پاسخ

    سلام فلفل همين چند ديروز يا پريروز بود كه داشتم برنامه مي ريختم بيام برات نامه بنويسم. مثل اون نامه اي كه چند وقت پيش سر امتحاناي ترم اول برام نوشتي و من كلي ذوق كردم بعد مي خواستم برات بنويسم كه چه قدر كيف كرد كه تو گفتي كيف مي كني وقتي نظر من رو تو وبلاگت مي بيني درست همون موقعي كه فكر مي كردي فراموشت كردم. و بگم كه من فراموشت نكردم و هميشه نوشته هاتو مي خونم و همين ديروز پريروزا بود كه داشتم فكر مي كردم كه چه قدر موقعي كه شجي يه بسته بهم داد كه روش نوشته بود براي فولي از طرف يه دوست ذوق كردم. و چه قدر اون ماركرايي كه تو بهم دادي رو دوست دارم حتي اوني كه تموم شده توي جيب جلوي جامدادي ام نگهش داشتم تا هر دفعه ژسردايي ام وقتي جامدادي ام رو ميريزه بيرون به يه روش احمقانه ازم بژرسه كه چرا چيزهايي رو كه نمي نويسن نگه مي دارم! ژسردا همينن ديگه متوجه نمي شن! هر چه قدرم توضيح بدي بهشون داشتم مي گفتم. بعد كلي برات نامه بنويسم و حرف بزنم و اينا. ولي اصفهان بودم. برنامه ريختم موقعي كه اومدم تهران بيام تو مسنجر مثل خودت برات نامه بنويسم. ولي يادم افتاد كه تو خيلي وقته نيومده مسنجر چرا فلفل؟ قهر كردي باهاش؟ بعد يادم افتاد كه من شماره موبايلت رو هم ندارم! البته يه بار بهم داده بوديا... ولي بين نظرهاي وبلاگم گم و گور شد... حالا بايد كلي برم دنبالش بگردم... وقتي از اصفهان برگشتم ديدم نظر دادي يادته خانوم لياقت مي گفت دل به دل كانال كشي داره اساسي؟ من اون شب كلي باهات حرف زدم و تو هم لابد شنيدي كه اومدي اين نظر رو بهم دادي ديگه... مي خواي بازم حرف بزنم گوش بدي؟ اين طوري بيشتر كيف ميده... نه؟* ....

    اگر آن ترک شيرازي بدست آرد دل ما را
    به خال هندوش بخشم سمرقند و بخارا را
    علامت سوال کوچکي ، هميشه توي ذهنم بود و اينکه معشوقه ي جناب حافظ بالاخره ترک تشريف داشتند يا شيرازي ؟
    يک بار ، همين طور که داشتم تند تند از پله هاي دبيرستان مي رفتم پايين ، همين سوال را براي بغل دستي بخت برگشته ام مطرح کردم و خب ... بي جواب ماند .امروز حين گشت و گذار هايم تو سايت "مستانه" متوجه معني واژه ي ترک در اين بيت – که خوبرو باشد- شدم و ياد غزل سمن بوياني که سر صبحگاه راهنمايي خواندم افتادم .علامت سوال تبديل شد به نقطه .
    اما يک عالمه علامت سوال هاي اين چنيني ، توي مغزم شناورند که در حال حاضر هيچ کدامشان را يادم نمي آيد . فقط اميدوارم به مدد همين سايت دوست داشتني مستانه- که در پيوند هاي روزانه ي وبلاگم درج شده- جواب شان را بيابم .

    پاسخ

    اين فيده رو ديدي تو پيام رسان؟ كه همش اين شعره رو جوابشو دادن؟ اصن يه وعضي.... :دي برو بخون. خيلي باحاله...
    معرکه بود اين قيدار!

    مثل من
    پاسخ

    ارديبهشتي هاي عينكي كه اين روزهاشون مقصد نداره و مقصودش فقط عبوره....
    + نيک 
    حالا بذار رسما بشي . بعد همه جا فرياد علني کن!
    پو ! اگه بدوني امروز چي ديدم؟
    خيلي غم انگيز بود. خيلي ناراحت شدم
    پاسخ

    اي كوفت.... حالا انساني كه ميرم... جاش مشخص نيست...! چي ديدي؟
    + نيکي 
    هي پو!
    رفتم بعدا از يه قرن يه ست خطکش و گونيا و... خريدم
    يادت که هست اول راهنمايي توهفته ي اول مدرسه سر کلاس نشريه خط کش نازنين ست خط کش و گونيايي که تازه براي اول راهنماييم خريده بودم رو گم کردي؟؟؟
    هه هه ! تازه الان بعد 4سال رفتم يکي ديگه خريدم!!!
    (هوعي...ما اون موقع هنوز همو کشف نکرده بوديم...)
    پاسخ

    هي نيك چرا خريدي؟ من يه دونه داشتم. نوئه. مي اومدي مي گرفتي... فراموش كردي من دانش آموز سوم انساني ام؟

    خوش بگذره ...
    پاسخ

    مشهد كه نميرم!
    مواظب ِ ماشين هاي توي اتوبان باش:دي
    پاسخ

    نه اون قمه كه بايد مواظب ماشيناش باشم! :دي


    به به به سلامتي داري ميري نصف جهانو بگردي :)

    خوش بگذره...:)

    پاسخ

    بابا خواهر من چه كشكي... چه دوغي... نمي رم گشت و گذار كه. ميرم ديدن فاميل هاي پدري و اينا! گشت و گذاري هم در كار نيستش... ديگه اصفهان بايد بياد ما رو بگرده بس كه ما اونو گشتيم....! :دي