• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : ما بي تو پيمان نشكستيم...
  • نظرات : 1 خصوصي ، 20 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    + سلام 

    بازم سلام! عالي بود و خاص! دلم رو بارها لرزوند! مخصوصاً که.....! عاقبتت به خيذر. عقايدت عميق و ماندگار!
    پاسخ

    متشكرم.
    اين پست
    نوشن ميده که خعلييييييييي بيشتر از اون چيزي که فکر مي کردم بزرگ شدي
    خعلي زياد
    آفرين پلي...
    پاسخ

    متشكرم ولي .... ببخشيد استاد شما دقيقا چند سال يا بهتره بپرسم چند ماه از من بزرگتري ؟ بنده همين قدي بودما....
    بزرگ که بودي بزرگم هسي
    اصن جسارت نميکنم:دي
    اما ايندفه کودک ِدرونت خيلي کمتر نقش داش توي قلم زدن:)
    پاسخ

    متشكرم غزل جونم.... حيف.... :( بزرگ شدم...
    + سارا 
    سلام.
    حرف نداشت.
    پاسخ

    سلام. متشكرم.

    سلام خواهري

    من دست نمي زنم، سينه مي زنم برات خواهري. اصن از وقتي علي دار شدم، هميشه سينه مي زنم حتي وقتي که همه دست مي زنن. گاهي اوقات هم بلند داد مي زنم: صلوات.

    اين جوري صداي تشويقم قاطي کف زدن بقيه گم نميشه.

    سلامتي خواهر نويسنده و رهبرش يه صلوات محمدي پسند بفرست!

    اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم

    پاسخ

    اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجب فرجهم متشكرم خواهري....:

    بگو بيينم !
    پاسخ

    تو نمي شناسي اش. عزيز جون.
    يني برزگونه ديگه
    يني بزرگ قلم ميزني نسبت ب ِ سنت :)
    پاسخ

    نه بزرگم.... بودم...

    من اصن اومدم اينجا كه حضورا ( الان اين حضوريه! )

    و شخصا بي نظير بودنشو اعلام كنم!
    يادم رفت..

    اعلام ميكنم!...

    پاسخ

    شما هم مي توني مثل بقيه دوستان اون جمله دست زدن رو كپي كني! :دي! الان اينجا پر صداي دسته! :دي :)

    من؛ من نيستم.

    احساس ميكنم ديگه نرگس خالي نيستم

    فيزيك صفت شده برام!

    مثه انگليسي: فيزيكس نرگس..

    ديگه نميتوووووووووونم!

    پاسخ

    مي بيني تو رو خدا؟ ديروز اومدم چايي درست كنم به جاي اينكه چايي بريزم تو قوري ريختم تو ليوان! تو ليوان هم شكر بود با چايي ها قاطي شد. چون نمي دونستم چي كار كنم همه محتويات ليوان رو ريختم تو قوري چايي شيرين دم كردم! از ديروزم دو تا غلط از تو متنم پيدا شده! اصلا نمي دونم تو اون حال لغت لزومت رو از كجا اوردم كه تو اين متن نوشتم! همش زير سر اين كار و انرژيه مغزم داره تحليل ميره...

    اين "س" دقيقا كيه مريمشون؟!
    پاسخ

    :)).... كسي كه من مريمشم! :دي
    + هزار 

    من براي عنوانت،براي به جاو به موقع بودن قلمت وبراي درون انقلابيت که هربارمي نويسي احساس مي کنم هم شيرين ??هم محکم وهم با ظرافت?........ بلنددست مي زنم......
    ...

    خيلي پي نوشت آخرت به جا بود!

    پاسخ

    به به.... عجب صداي دستي بلند شده....
    + مهر 
    68
    خرداد 68
    لطفا اصلاحش کن
    پاسخ

    مي بينين؟ اثرات گيجي خوندن فيزيكه به طور مداومه! تقصير من نيست. وگرنه من در تمام عمرم مي دونستم خرداد 68 ئه...:((((
    چه بزرگونه حرف ميزني به قول ِ فلفلي...
    پاسخ

    بزرگونه؟ من نمي فهمم بزرگونه يعني چي... :((
    + مهر 
    دستت درد نکنه
    آفرين
    من براي عنوانت،براي به جاو به موقع بودن قلمت وبراي درون انقلابيت که هربارمي نويسي احساس مي کنم هم شيرين ??هم محکم وهم با ظرافت?........ بلنددست مي زنم......
    من هم

    پاسخ

    بنده هم تشكر مي كنم از اين همه تشويق و تحسين...
    + ن.گ. 
    تو رو جون هرکي دوست داري به اين نتيجه نرس که من فقط بلدم غلط املايي بگيرم
    اين حساسيت فجيع به دستور زبان و اين چيزا، مي‌تونه با چند جلسه روان‌درماني ساده درست بشه
    فقط اين واژه‌ي «لزومت» رو از کجا آوردي؟
    پاسخ

    ببين منم اين مريضي رو دارم. ولي واقعا نمي دونم اين واژه رو از كجا اوردم. سال هاست دارم ازش استفاده مي كنم. چه قدر عجيب...
       1   2      >