• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : گلـــــــه...!
  • نظرات : 2 خصوصي ، 12 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ن.گ. 
    فولي سخن از زبان ما مي‌گويي!
    پستت لنج طلايي بود واسه خودش!
    پاسخ

    انچه از دل برايد لاجرم بر دل نشنيد نجمه جان...

    ميبينم كه اون دختره رو برداشتي كه فضاي بسيار زيادي از صفحه رو گرفته بود !

    هميشه انقدر حرف گوش كني ؟!؟!؟!؟!!؟

    پاسخ

    ئه... تو هم بودي؟ فك كردم نبودي!


    ishala !l

    makhsusan in tablighe mozakhrafe ganjine...!l

    yani tabligh be in mozakhrafi dge vaghean nobare!l

    پاسخ

    از اون مزخرف تر اون تبليغاي بانك كشاورزيه كه يه آقا عينكيه مي اومد حرف مي زد! يعني اون رو اعصاب و روان من بود... اين گنجينه هم كه ديگه آخـــــــــــرشه...
    من مي گفتم من شانزده سال دارم يزرگي به من گفت که نبايد بگويي شانزده سال دارم بايد بکويي شانزده سال را ديگر ندارم
    پاسخ

    من 15 سال دارم.... يعني 15 سال رو ديگه ندارم..... ديگه ندارمــــــــــش....
    تکبير!
    پاسخ

    احنستم.
    + نيک 
    خوش گذشت ؟
    همش رو بايد برام بگي ...
    پاسخ

    =)) زنگ زدم اون خانومه رو پيغام گيرتون حرف زد! برنداشتي تقصير خودته! :دي

    و باز هم سلام.

    خوش ب حالت چقدر خواب مي بيني..و بيشتر خوش ب حالت ک خواب منو مي بيني.

    من اين روزها خواب انواع و اقسام خزندگان را مي بينم ک ب راحتي از کنارشون رد ميشم. و خواب قبلي م هم مربوط مي شود ب مشتي مارمولک مردني ک از سر و کولم بالا مي رفتن و من ب راحتي اونا رو از روي خودم شوت مي کردم کنار!

    آخرين خوابم ک وا3 امروز باشد مربوط است ب جايي شبيه ب کنسرت با اين تفاوت ک اصلا جلف و خز نبود. ي مشت آدم توي ي فضاي باز نشسته بودن و موجود ديگري شبيه ب سيروان داشت مي خوند. من و بابام هم نشسته بوديم. من رفتم دستشويي.

    بعد انگار ک صبح شد و ما مي خواستيم برگرديم خونه هامون. ب جاي بابام تو و ي مشت ديگه از بچه هامون بوديم و ي مشت ديگه از بچه هاي سالاي ديگه ..

    دنبال ي راهي بوديم ک بريم خونه هامون. يکي مي گفت با تاکسي بريم يکي مي گفت پياده. يکي هم با موبايل من هي تلاش ميکرد زنگ بزنه و زنگ مي زد اما هيشکي ب نتيجه نميرسيد. مشتي بلاتکليف بوديم همگي ...

    پاسخ

    من و نسيم هم ديروز بيرون بوديم. يعني بروبچه ها همه با هم بيرون بوديم. نسيم قرار بود با من بياد خونه. بعد دير اومده بودن دنبالمون. نشسته بوديم تو خيابون و با مشتي گربه فيض داشتيم مي برديم و كم كم با نسيم تصميم مي گرفتيم كه دربستي بگيريم بريم خونمون. زودتر مي رسيم. بعد هوا تاريك بود. بعد مردم با ماشين هاشون رد مي شدن نگامون مي كردن. اينا واقعيت بودا...خواب نبود... چ خوب كه خواب نبودش....
    + نوبهار 
    به نظذ من کلا اگر تبليغات نباشه اتفاقي نمي افته!
    پاسخ

    آفرين. آفرين....! نبودا...
    + يه دختر ِ 

    الهي آمين ...

    الهي آمين ...

    الهي آمين ...

    شب هاي قدر درب خدا را بزن و شخصا از خودش بخواه :دي

    پاسخ

    حيف كه حوصله ندارم...وگرنه ها....
    لعنت . . .
    لعنت . . . .


    حيف روزه ام . ..
    حيف . . . .



    لعنت . . .

    پاسخ

    واقعا...حيف...

    خصوصا اين بانک صادرات رو ...!

    سلام.

    من ديشب يا ب عبارتي ديروز کمتر از 4 ساعت يا ب نظر خودم قريب ب 2 ساعت خوابيدم.

    الانم ک مي بيني بيدارم بخاطر اينه ک فرداش خوابيدم برنامه ي خوابم مرتب شده ...

    !

    پاسخ

    من ديشب خواب ديدم داري مي ري يه مدرسه ديگه بعد دوتايي با هم مي ريم تا اونجا ثبت نام کني. بعد برمي گرديم مدرسه خودمون تو حياط دبستان داره بارون مي ياد کلي چاله آب هستش اونجا. بعد دست همو مي گيريم هي مي پريم تو چاله هاي آب... بعد خوابم تموم شدش. اسم اون مدرسه هه که مي رفتي معرفت بود يا شايدم يه چيزي شبيه اين کلاس تابستوني هاش هم تازه داشت شروع مي شد منم بهت گفتم که تو که مي خواستي مدرستو عوض کني چرا ديگه کلاس تابستوني هاي مدرسه خودمون رو هم اومدي بيکار بودي؟ بعد يادم نيست چي شد...


    =))

    ايول!خوشمان آمد!

    من ک مي دونم اين گله يني چي.نه من ک مي دونم!اسم فاميل دگ....بگو!راحت باش:دي

    ببين ولي جدي....خودمونيما....

    دقيقا 12 ساعت دگ!

    و شايد تو اين نظرو بعد 12 ساعت دگ ببيني.

    و همه چي...

    بيخيالوب بعدش نفکر!

    پ.ن:آخرين روزشمارمون وا3 اصفهان بود.خاطرتون ک هست انشاالله؟!

    پاسخ

    په نه په! فقط تو خاطرته! بله الان حدود 10 ساعت از نظر جنابعالي گذشته و شما خواب تشريف دارين و من زنگ زدم ازت ايده بگيرم كه داشتي رويا مي ديد. (ها ها ها! من نظرو قبل 12 ساعت ديدم و هنوز همه چي سرجاشه) در مورد گله هم بايد بگم بنده gele منظورم بود. حالا که شما برداشت کردي. دستت درد نکنه! :دي